سلام من رو باش چقدر خوش خیال بودم فکر میکردم گل پسرم شیر کمکی رو میخوری وراحت میخوابی عزیزم به شیرت لب نزدی انگاری میدونی اون چیه ؟ تو لیوان دادم نخورد ی تو شیشه شیر اصلا قراره اگه شبها به همین منوال سپری شه ببرمت دکتر .. بابات میگه که من خیلی به خواب خودم اهمیت میدم ولی دست خودم نیست اول که پا میشی میگم جانم بار دوم عزیزم بار سوم چی میخوای .چهارم اه چرا نمیخوابی . پنجم خدایا غلط کردم .ششم بابات رو بیدار میکنم من ذله شدم صحبت خواب که شد یادم افتاد دلم خیلی از این بابت پره اخه نمیدونم برا شما هم پیش میاد مثلا یه روز که ایلیا راحت بخوابه یکدفعه تلفن زنگ میزنه تلفن رو قطع میکنی ایفون رو میزنن اونم قطع میشه نمکی میاد تو کوچه اگه ا...